دختر و پسر خوشگل من

ماجرای شیر دادن من

1395/12/4 2:25
نویسنده : مامانی
54 بازدید
اشتراک گذاری
  • بازم مثل زمان الیسا موقع شیر دادن نوک سینه ام درد میکنه دکتر هم رفتم چاره ای براش پیدا نشد یه مدت دامپریدون خوردم از ۲ تا در روز تا ۹ تا در روز ، شیرم خوب شد ولی رایانی اسهال شده بود بعد از هر شیر دادن پو میکرد ، یه روز از سر کنجکاوی راجع به عوارض دامپریدون سرچ کردم فهمیدم از عوارض اش علاوه بر بلاک قلبی ، افزایش حرکات روده ومعده هست همون جا شستم خبر دار شد دلیل اینهمه بیرون روی شما میتونه همین قرصه باشه لذا سریع قطع اش کردم شما هم بهتر شدی الان روزی یکبار در روز پو میکنی . ولی دیگه اونقدر شیرم کم شد که دیگه این روزا اصلا قطع شد الان یک هفته مونده به چهارماهگی ات دیگه شیر سینه ام خشک شده فقط فورمولا میخوری . خیلی این در و اون در زدم ولی نشد ، انگار اصلا تولید شیر من کمه ، شاید بخاطر انسولین هایی هست که در دوران بارداری تزریق کردم ، عیب نداره انگار قسمت نیست ، هر بار هم من خیلی عذاب وجدان دارم که نمیتونم شیر خودم رو بدم ولی چاره چیه ! سر الیسا این عذاب وجدان کمتر بود چون الی میل به میک زدن نداشت ولی سر رایان عذاب وجدان زیاد داشتم چون رایانی خوب میک میزد.  جیگرتو بخورم رایانی ، شما اینقدر مظلوم و خوش خنده ای دلم برات کباب میشه خوش اخلاق من ، امروز یکی از دوستای مامان ، مریم اومده بود خونه مون . اونقدر خودشیرینی و خوش خندگی کردی که حسابی عاشقت شد جو جوی خوشگل من . دوستت دارم یه دنیا رایان عزیزم ، همه دنیای منی. 
پسندها (1)

نظرات (0)